به گزارش شرق، در میانه تنشهای بیسابقه امنیتی، تحلیلگران بر این باورند که برای عبور آبرومندانه ایران از "پیچ جنگی فعلی"، سه مأموریت کلیدی پیش روی حاکمیت قرار دارد؛ مأموریتهایی که علی لاریجانی میتواند در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی در آنها نقشآفرینی مؤثر داشته باشد.
اولین مأموریت: آمادگی دفاعی در برابر تهدیدات اسرائیل
در شرایطی که رژیم اسرائیل در موضعی تهاجمی قرار گرفته، حفظ آمادگی دائم دفاعی کشور امری حیاتی تلقی میشود. تجربه لاریجانی در حوزه امنیت ملی میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
دومین مأموریت: یک دیپلماسی خلاق و مبتکرانه
دولت و دستگاه دیپلماسی برای کاهش تنشها باید به چهار پرسش کلیدی پاسخ روشن بدهند:
1. سرنوشت غنیسازی در ایران چگونه باید باشد؟ آیا ادامه به هر قیمت، کنسرسیوم، تعلیق یا حتی تعطیلی موقت راهکار است؟
2. موضع ایران نسبت به اسرائیل چه باید باشد؟ حذف، ترک مخاصمه یا واکنش به طرح دو دولتی؟
3. سطح حمایت ایران از گروههای مقاومت منطقه چگونه تعریف شود؟
4. در قبال آمریکا چه سیاستی باید اتخاذ شود؟ انکار کامل رابطه یا گفتوگو، مذاکره و شاید احیای سفارتخانهها؟
در این زمینه، به گفته منابع تحلیلی شرق، تداوم دیپلماسی فعال و فارغ از کلیشههای تکراری، کلید برونرفت از وضعیت بحرانی است.
سومین مأموریت: کاهش شکاف بین جامعه و حاکمیت
مردم ایران در بحرانهای اخیر نشان دادند که همچنان در موقعیتهای حساس پشت کشور ایستادهاند. بنابراین، پاسخ شایسته و کرامتمند به این وفاداری ضرورت دارد. کاهش فاصله میان جامعه و حکومت میتواند انسجام ملی را در برابر تهدیدات خارجی تقویت کند.
برخی اقدامات اخیر از جمله عدم ارسال پیامکهای اجباری برای پوشش زنان، توقف بررسی لایحه صیانت، حمایت از دهکهای پایین با یارانه، پیگیری عفو گسترده در قوه قضاییه، و حتی انتصاب لاریجانی به دبیری شعام، گامهایی بهسوی کاهش تنش داخلی تعبیر میشوند. اما این اقدامات هنوز کافی نیستند.
مشکلات بنیادین همچنان باقی است
به گفته تحلیلگرانی که با شرق گفتوگو کردهاند، مهمترین کاستی در عملکرد صداوسیما دیده میشود. رسانهای که نتوانسته ارتباط همدلانهای با مردم برقرار کند و بهجای انسجام ملی، بر شکافها دامن میزند.
از سوی دیگر، مسئله کندی اینترنت و اخلال در خدمات دیجیتال، همچنان یکی از دغدغههای روزمره مردم است. طبق نظرسنجیها، اینترنت برای بیش از ۵۰ درصد ایرانیان یک رکن اساسی زندگی محسوب میشود. این در حالی است که کیفیت آن نهتنها ارتقا نیافته، بلکه نسبت به سال گذشته نیز بدتر شده است. در شرایطی که از «اقتصاد دانشبنیان» و «هوش مصنوعی» صحبت میشود، این سطح از ضعف زیرساختی یک تناقض جدی تلقی میشود.
در مجموع، برای عبور از بحران فعلی، صرفاً اقدامات نمایشی یا موقت کافی نخواهد بود. کشور نیازمند تحولی جدی در دیپلماسی، اعتمادسازی اجتماعی و حکمرانی رسانهای است.